در آیینه بنگر
دم در حرم ایستاده بودم و داشتم اذن دخول میخوندم. یهو نگاهم افتاد به خانمهایی که میرن توی حرم. گفتم این چه وضعیه ؟ مگه اومدن مهمونی شب ؟ خوبه باز بدون چادر راهشون نمیدن که مجبور میشن یه تیکه پارچه بنداذن روی کله هاشون. راست میگن امام رضا همه جور آدمی رو قبول میکنه. عجب صبری داره امام.
دم ورودی رواق بودم. یه آقایی اومد بره تو: آخه این چه وضعیه ؟ چرا اینقدر لباساش کثیفه؟ چه بوی عرقی هم میده ! حداقل این پاهاش رو می شست که فرش های حرم رو کثیف نکنه. اصلا انگار اینا آداب زیارت رو بلد نیستند. راست میگن امام رضا همه جور آدمی رو قبول میکنه. عجب صبری داره امام.
السلام علیک یا شمس الشموس و یا انیس النفوس. عجب ضریح و بارگاهی ! قربان شما برم... چرا اینقدر هل میدن؟ ای بابا مگه چه فرقی میکنه ضریح رو ببوسی یا نه؟ بابا چرا اینا از سر و کله هم بالا میرن ؟ نکنید این کار رو. بابا له شدیم! اصلا میرم بیرون... این یارو رو ببین: داره رو به ضریح پشت به قبله سجده میکنه! میگن امام خمینی وقتی توی نجف بوده هر کس که این کار رو تو حرم امیرالمؤمنین میکرده به شدت عتاب میکرده. راست میگن امام رضا همه جور آدمی رو قبول میکنه. عجب صبری داره امام.
میرم تو یه رواق دیگه. عجب آیینه کاری هایی داره. عجب هنری. بریم نزدیکتر آیینه های روی دیوار رو ببینیم. به به. خوب که توی آیینه ها نگاه میکنم تازه به اصل مطلب میرسم:
راست میگن امام رضا همه جور آدمی رو قبول میکنه. عجب صبری داره امام. واقعا راست میگن امام رضا همه جور آدمی رو قبول میکنه! عجب صبرعظیمی داره امام!