مسمار

هنوز از زخم مسمار خون جاری است...

مسمار

هنوز از زخم مسمار خون جاری است...

مسمار
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

آخرین مطالب

۶ مطلب در شهریور ۱۳۸۸ ثبت شده است

خیلی غیرمنتظره بود. ساعت ۱۰ بیرون از خانه همراهم زنگ زد و خبر عید را شنیدم. اصلا باورم نمی‌شد. کلی برای یک روز باقی مانده از ماه مبارک برنامه ریخته بودم اما فرصت تمام شد...

تمام این مدّت دغدغه‌ام این بود که چقدر طول می‌کشد تا این دریای لطف و محبّت الهی را از دست بدهم. می‌دانم اگر چیزی هم برایم مانده باشد از برکت این ماه است و الا من...

خدایا! به این روز بزرگی که بر ما عید قرار داده‌ای قَسَمَت می‌دهم تا اجازه ندهی این کابوس شب‌های آخر ماه مبارک رنگ واقعیت به خود بگیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۸۸ ، ۰۱:۲۴
محمد علی

دیروز از میدان فردوسی که به سمت انقلاب راه افتادم فقط چشمم به این بود که آیا از این دوستان سبز که در طول چند روز گذشته مدام از طریق رسانه‌های مستقر در اسرائیل و آمریکا و اروپا تهییج به شرکت در این مراسم می‌شدند خبری هست یا خیر. شنیده‌بودم که هر شب از طریق رسانه‌های مذکور روش شرکت در مراسم به دوستانمان آموزش داده می‌شد. زیر پل کالج که رسیدم گروهی از ملت رو به جمع قلیلی-که چون در محاصره بودند من هیچکدام را ندیدم- کرده بودند و شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر منافق و اینها می‌دادند. کمی جلوتر هم دو خانم چادری که پارچه‌ی سبز به انگشتانشان بسته بودند کاغذی در دست داشتند با این مضمون که از خون‌ریزی در هر کجا(چه غزه، چه لبنان و چه ایران) بیزارند که البته(به خاطر شباهت به سایرین) کسی بهشان توجهی نداشت. به دلم صابون زدم که تا انقلاب احتمالاً کلی از این دوستان را بی‌واسطه می‌بینم. امّا دریغ از یک نفر دیگر. با نا امیدی رفتم داخل دانشگاه و بعد از نماز که دو تا از رفقایم را دیدم و تازه متوجّه شدم که اصل قضیه را از دست دادم! گویا دو-سه هزار نفری از دوستان سبز که آمده بودند درگیری مختصری ایجاد کرده بودند و در عوض باتوم‌هایی که از مأمورین نیروی انتضامی -که اکثراً کادر کلانتری‌ها و بدون آن لباس‌های مخوف بودند- خورده بودند، سنگ و آجر حواله‌ی کلّه‌ی نمازگزاران کرده بودند و موفق به شکستن چندین سر از ۲۴ میلیون کودتاچی شده بودند و درنهایت برخی از مؤمنین و مؤمناتشان برابر آب‌خوری‌های پارک لاله صف بستند و پس از تجدید قوا از خدمت نمازگزاران مرخص شدند.

امّا چیز جالبی که من دیدم پلاکاردهای مرگ بر اسرائیل بود که با قلم‌های سبز رنگ روی کلمه‌ی اسرائیل خط کشیده شده بود و جای آن روسیه را نوشته بودند. ۳۰ سال است ملت ما به غول مرحله‌ی آخر رسیده است آن‌وقت هنوز هستند عده‌ای که در عهد فتح‌علی شاه قاجار به سر می‌برند! البته به نظر می‌رسد که چنین هم نباشد. راز مرگ بر روسیه و چین گفتن این‌ها را باید در پاک کردن نام مراد و ولی نعمتشان از رو پلاکاردها جست...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۸۸ ، ۱۹:۱۳
محمد علی

امسال هم علی السویه ان شاء الله در مراسم روز قدس شرکت خواهم کرد لکن تمام هفته ذهنم مشغول این بود که آیا طبق روال چند نماز جمعه‌ی اخیرِِ آقای هاشمی، در نمازجمعه شرکت نکنم یا اینکه طبق روال قدیم‌ترم نماز را بخوانم و در منزل دوباره اعاده کنم که دیروز فهمیدم که خود آیت الله مشکل را حل کرده و در نماز شرکت نخواهد کرد. پس ان شاء الله با تمام قوا در مراسم راهپیمایی و تظاهرات شرکت خواهم کرد.

پ.ن: آرمان رهایی قدس قلب تپنده‌ی جهان اسلام و راز پویایی و ظلم ناپذیری و مبارزه با کفر و ظلم ملت‌های مستضعف دنیاست. اینقدر این مساله مهم و تکلیف ما در این باب خطیر است که به زوزه‌های سگ‌های همیشه وفادار لیبرالیزم و صهیونیزم وقعی نگذاریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۸۸ ، ۱۱:۴۸
محمد علی

پس از چند روز دوری از فضای مجازی، با فراغی بالی که پیدا شد -با اینکه هنوز امتحانات تمام نشده- گفتم در مورد مطلبی که چندی پیش خواندم چند خطی بنویسم.

چندی پیش پارلمان نیوز -خبرگزاری فراکسیون خط امام(گروهی از اصلاح‌طلبان) مجلس مصاحبه‌ای با عبدالله رمضان‌زاده، منتشر کرد و در آن از قول وی ذکر کرد که در زندان تحت فشار بوده تا مانند ابطحی و عطریان‌فر مصاحبه‌ای انجام دهد. آنچه در بدو امر به ذهنم متبادر شد، این بود که این مصاحبه چطور در این شرایط زندان انجام گرفته است. ذکر شده بود که وی در دادگاه دیگری با همراهی چند تن از نیروهای امنیتی حضور پیدا کرده است. اینکه چگونه در حضور مأمورها این مصاحبه صورت گرفته بود در پایان مصاحبه بیان شده بود که ظاهراً قاضی از مأموران خواسته بود که دادگاه را ترک کنند.(البته در انتها باز با وجود این شرایط چگونگی مصاحبه جای تأمّل دارد که آیا قاضی منتظر نشسته تا دوستان به کار خود برسند؟!)
در مصاحبه ادّعا شده بود که رمضان‌زاده تحت شکنجه جسمی نبوده و در ساعات نیمه‌شب در حالی که چشم‌بند داشته مورد بازجویی قرار می‌گرفته و البته سلولش هم فاقد دستشویی بوده است.
در حالی ادعا می‌شود این فشارها تماماً به جهت انجام یک مصاحبه بوده است که وی در جلسه‌ی اخیر دادگاه با یکی از خبرنگاران سیما مصاحبه‌ی کوتاهی انجام داده بود. (به نظر می‌رسد انتقال ایشان به سلولی ذی‌مستراح پاداش این مصاحبه بوده است)


امّا نکته‌ی قابل تأ‌مّل برای بنده این است که این چه جبهه‌ای است که ژنرال‌هایش به جهت عدم دسترسی به دستشویی و بازجویی‌های شبانه، این چنین گذشته‌ی خود را با استدلال زیر سؤال می‌برند و هم‌قطارانشان را تحقیر می‌کنند و به مردمی که برای تحقّق اهدافشان این چنین به میدان آمده‌اند و هزینه‌های سنگین متحمّل شده‌اند به این راحتی دهن‌کجی می‌کنند؟

فکر می‌کنم ملّتی که تجربه خفقان سنگین و دیکتاتورهای مسبتد و انقلابی بزرگ و مؤثر در جهان و جنگی طولانی با تمام دنیا را دارد واجد تجربه‌ی کافی برای قضاوت باشد.


پ.ن۱: به نظر می‌رسد شکنجه‌های قرون وسطایی در قرن ۲۱ تحوّلی شگرف داشته.

پ.ن ۲: در عجبم چطور طی این همه فشار، دنده‌های خرد شده این‌چنین ترمیم شده؟ احتمالاً زمان اعلیحضرت گیربوکس آمریکایی کار می‌کردند.

پ.ن ۳: عرض خدا قوت به سربازان گمنام که به جهت کسب رضایت باری تعالی این‌چنین شب زنده‌داری می‌کنند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۸۸ ، ۰۱:۱۶
محمد علی
امسال لیالی قدر برای من شب‌های امتحان است...


پ.ن: سه امتحان در ۱۹ و ۲۲و ۲۳ رمضان. خیلی برایم سخت است. خلاف عادت هر ساله باید اکثر اوقات لیالی قدرم را صرف درس خواندن کنم...
امیدوارم حداقل این امتحان را با سرارفرازی پشت سر بگذارم(از هر دو جهت)
التماس دعا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۸۸ ، ۰۱:۲۶
محمد علی

ماه رمضان و زبان روزه و گرمای تابستان در کنار امتحانات پایان ترم...

بهتر است این بنده ی ضعیف چند صباحی دکّان خود را ببندد!


یا حق
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۸۸ ، ۱۷:۴۹
محمد علی