کاج جشن های زمستانی
شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۴:۳۹ ب.ظ
ازباغ میبرند چراغانی ات کنند
تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند
پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به جشن میروی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند
تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند
پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به جشن میروی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند
۸۷/۰۲/۰۷