پسر بچه شش ساله در حالیکه آثار سوختگی روی دست و صورتش نمایان بود، از خانم پرستار پرسید: «آدم اگه زنده زنده بسوزه، دیگه جهنم نمیره و یک سره میره بهشت؟»
خانم پرستار فقط سری تکان داد و اشکهایی که به زور در چشمانش نگه داشته بود، با تکان سرش روی صورتش جاری شد.
پ.ن: کارشناسان میگویند به دلیل اهمالها و بیمسئولیتهای متعدد و دومینو وار در بخشهای مختلف اعم وزارت راه، پلیس، شرکت حمل و نقل، خودروساز و الخ، تعدادی مسافر در دو اتوبوس گیر کردند و زنده زنده سوختند.
پ.ن۲: این دو جمله تخیل نگارنده بود متأثر از خبری در مورد کودک شش سالهای که همهی خانوادهاش در حادثه سوختند.