بیانات در دیدار دانشجویان 16/5/91
فاطمه (س) دختر رسول الله (ص) است و سرور زنان عالمین. او کسی است که با فداکاری خود، اسلام و ولایت را حفظ کرد. امّا فاطمه چه چیزی را فدای ولایت کرد؟
فاطمه (س) نماد حیاء و آبرو است. سیرهی او به خوبی این امر را نشان میدهد. کسی که افتخار یک زن را در آن میبیند که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را. این دیدگاه فاطمه(س) تحسین رسول الله(ص) را به گونهای بر میانگیزد که میفرماید «فداها ابوها». فاطمه(س) زنی است که به خودش اجازهی مواجهه با مرد نامحرم نابینا را نیز نمیدهد. فاطمه(س) یک عمر با آبرو زندگی کرد.
هنگامی که نوبت امتحان فاطمه(س) برسد، میبایست تمام هستیاش را فدای ولایت کند. فاطمه(س) یک عمر آبرو جمع کرد که در چند روز همه را خرج ولایت کند. همان فاطمه (س) هنگامی که لشگری از مردان نامحرم پشت درب خانهاش تجمع کردهاند، باید بیاید از ولایت دفاع کند. باید در میان کوچهها در برابر مرد ناپاکی بایستد و از ولایت دفاع کند. باید سوار ناقه شود و مقابل خانهی تمامی مردم شهر برود و از ولایت دفاع کند.
این جان فاطمه نبود که ولایت را حفظ کرد. این آبروی فاطمه است که ولایت را حفظ کرده است!
چرا رابطهی علی و فاطمه را در حد یک زوج عاشق تنزل میدهیم؟ محبت بین علی و زهرا، فراتر از محبت یک زن و شوهر به یکدیگر است.
فاطمه نماد سرسپردگی یک مأموم به امام و ولیاش است و علی نماد محبت امام و ولی به مأمومین و پیروانش.
اگر روشنفکری در نویسندگی، سخن گفتن از دود و دم، فاحشهها، مستی و نشئگی، لب گوشتآلود، گونهی گل انداخته، انشگتان باریک، چاک سینه و این گونه مزخرفات است، مردهشور روشنفکری و نویسندگی را ببرند.
من همان آدم امل متحجر میمانم و البته گاهگاهی هم برای دلم چند خطی مینویسم.